
بسم الله الرحمن الرحیم
توی این مقاله قصد داریم درمورد چیستی برنامه نویسی با شما صحبت کنیم.
برنامه نویسی
برنامه نویسی تعریف های زیادی دارد؛اما یکی از ساده ترین تعریف ها برای برنامه نویسی را می توان این طور بیان کرد:
«برنامه نویسی روش به کارگیری کامپیوترها برای حل مسائل و مشکلات است.»
برنامه نویسی متشکل از دو بخش مهم است:
1.برنامه نویس:بدون برنامه نویس کامپیوتر بلااستفاده است،این برنامه نویس است که به کامپیوتر توضیح می دهد تا چه کاری انجام دهد.
2.حل مسئله:کامپیوتر ها صرفا ابزار هستند. این ابزارها دارای پیچیدگی زیادی هستند. اما جادویی و ناشناخته نیستند. در حقیقت کامپیوترها وجود دارند تا مشکلات ساده تر و سریع تر حل شوند.
کارفرمایان کامپیوتر
چیزی که کامپیوترها را وادار به انجام کاری می کند برنامه هایی هستند که توسط برنامه نویسان نوشته شده اند. بدون نرم افزارها کامپیوتر ها صرفا ابزار های پیچیده ای هستند که برق رو به گرما تبدیل می کنند و هدر می دهند.واضح است که چیزی که باعث به کار افتادن سیستم عامل،مرورگر، ایمیل و همه چیز داخل کامپیوتر شما نرم افزار ها هستند.
خلاقیت،تنها مرز موجود

لازمه برنامه نویسی خلاقیت است؛ هیچ راه درست یا غلطی برای حل مسائل وجود ندارد، در واقع هر راهی که به حل مسئله منجر شود درست است و این تنها خلاقیت شما است که باعث می شود این راه حل سریع تر و راحت تر باشد.
این حرفه محدود شده به تصورات و ذهن برنامه نویس است و همین موضوع باعث جذابیت این حوزه می شود.
تبعیت محض
وقتی برنامه ای نوشته می شود،برنامه نویس یک سری از دستورالعمل ها را به زبانی(یا زبان هایی) که با آن برنامه می نویسد به کامپیوتر می دهد، و کامپیوتر در زمان اجرای آن ها دقیقا تمامی آن ها را مو به مو انجام می دهد؛ اگر به او بگویید بپر توی چاه، میپرد!
البته شما امکان ایجاد قابلیت تصمیم گیری برای کامپیوتر را دارید:
اگر پریدن توی چاه به من آسیب می زند، نپر!
کامپیوتر ها هیچ وقت از انجام کار ها خسته نمی شوند و تا زمانی که جان در بدن دارند و متلاشی نشده اند به دستورالعمل های داده شده عمل می کنند.
سه مفهوم کلی و پایه ای برنامه نویسی:
-
- تبعیت: اجرای دستورالعمل ها
- انتخاب: تصمیم گیری
- تکرار:انجام یک دستور بیش از یک بار
و همچنین با اضافه کردن قابلیت کنترل ورودی و خروجی ها و ذخیره اطلاعات شما به ابزاری برای حل تعداد بیشماری از مشکلات دسترسی دارید.
زبان کامپیوتر ها
انسان ها در مناطق مختلف زبان های متفاوتی دارند. پس برای اینکه حرف همدیگر را بفهمند نیاز دارند که حداقل یکی از آنها زبان دیگری را بشناسد. ما نیز برای صحبت با کامپیوتر و دستور دادن به آن باید به همین سبک عمل کنیم. بنابراین چون کامپیوتر قادر به فهم زبان ما نیست، ما باید به زبان کامپیوتر صحبت کنیم.
زبان کامپیوتر از «0» و«1» تشکیل شده است. اما به دلیل اینکه یادگیری و صحبت به این زبان(برنامه نویسی) خیلی سخت بود، زبان دیگری ساخته شد تا به صفر و یک ترجمه شود. نام این زبان اسمبلی بود.
ولی اسمبلی هم خیلی راحت تر از «0» و «1» نبود؛ اینجا بود که زبان های دیگه ای را طراحی کردیم که به اسمبلی ترجمه بشوند و اسمبلی هم به زبان کامپیوتر ترجمه بشود تا ما بتوانیم با این ابزار فوق العاده صحبت کنیم. البته واضح است که این زبان باید نزدیک به زبان انسان می بود.
از آن زمان تاکنون زبان های برنامه نویسی زیادی به این منظور به وجود آمده اند. این زبان ها به مرور زمان به زبان ما انسان ها نزدیک و نزدیک تر شدند. تا جایی که اگر شما بخشی از کد را بدون هیچ دانشی درباره آن زبان ببینید تقریبا متوجه کارکرد آن می شوید.
شما میتوانید در زمینه مقدمات برنامه نویسی در تمزمگ به مطالعه مقالات دیگر بپردازید. امیدوارم این مقاله برایتان کاربردی بوده باشد. انشاءالله در مقاله های بعد به تاریخچه زبان های برنامه نویسی کاربرد های آنها و انواع آنها می پردازیم.
دیدگاهی وجود ندارد